تمام آرزو ها را غم گرفت...تمام دلخوشی ها را ماتم گرفت....تمام راه های به تو را آب برد....تمام خاطره ها را نم گرفت....... چه می کنی ای لبخند خوش رنگ.... چه می کنی ای صدای دلنشین...... چه میکنی ای رقص برگ ها... چه می کنی ای دریای عشق....
کجایی که از سر راز داری این همه ابهام می نویسم....کجایی که از سر تنهایی این همه آه می نویسم.......کجایی که از حرارت جان ، احساس می نویسم...کجایی که از تنور لاله ، یاس می نویسم.......
کجایی که دوباره خیره شوم به رد نگاه تو....کجایی که دوباره سیر شوم با چشم و زبان تو......
کجایی که عاشقانه هایم را بخوانی ! بین این هجوم حرف ها فریاد بی صدایم را بخوانی....کجایی ای پرستوی مهاجر....کجایی ای پروانه عاشق....کجایی ای سرخی چشم ها ...کجایی ای گرمی اشک ها....کجایی ای تنهای من....ای تنها برای من ....... کجایی ای های های من...... ای هق هق گریه های من....
کجایی که فقط تو حرف هایم را بخوانی....همینطور که می نویسم بخوانی ...همانطور که می خواهم بخوانی.......کجایی که تفسیر حرف هایم کنی...کجایی که تفسیر حرف هایم شوی......
کجایی ای ستاره دنباله دار.....کجایی ای مهربان تر از قلب ها....کجایی که دندان روزگار خرد کرده امید های خاموش مرا....له کرده حرف ها و واژه های مرا....کجایی که ببینم تو آرامی...کجایی که ببینی هنوز هم تو روحی هنوز هم تو جانی...
آرام باش عزیزم ....حالت اگر روبه راه است خوش باشی......مثل طراوت شکوفه ها مثل نسیم روز های اول بهار آسوده خاطر باشی........عزیزم آسوده خاطر باشی.........